
این یک ماموریت سرنوشتساز است که در آن لوک و تیمش برای جلوگیری از یک حملهی گستردهی یک تروریست شرور، به درون آبهای مرگبار شیرجه میزنند....

چهرهای از گذشته، عشق دوباره احیا شدهی لوک و تالی را تهدید میکند. این تیم به یک مجتمع مستحکم نفوذ میکند تا اطلاعات حیاتی را از دسترس دشمن دور نگه دارد....

بری سوار بر اسب به مرز نهایی میرسد. همزمان با اینکه داستان پوششی یک مأمور شروع به فروپاشی میکند، لوک و اما از یک متحد غیرمنتظره درخواست کمک میکنند....

اما و لوک در یک زیردریایی در اعماق دریا با هم درگیر میشوند. در خشکی، گلولهها و چوبهای نان در یک پیتزافروشی با هم درگیر میشوند....

هر ثانیه برای تیم مهم است، زیرا آنها از طریق زمین، هوا و دریا برای جلوگیری از فاجعه تلاش میکنند. آلدون خود را در حالی مییابد که تعدادشان کمتر است - اما نه کمتر....

همچنان که عقربههای ساعت به سمت صفر نزدیک میشوند، لوک و گروهش باید قبل از اینکه دشمنشان چراغها را برای همیشه خاموش کند، وارد یک تأسیسات فوق سری شوند....
ارسال دیدگاه