Anne Shirley
در جزیرهی زیبای پرنس ادوارد در کانادا، یتیمی به نام آن شرلی به اشتباه به گرین گیبلز فرستاده میشود، خانهای که متیو و ماریا کاتبرت در آن زندگی میکنند. با این حال، آنها تصمیم میگیرند او را به فرزندی بپذیرند و آن در خانهی جدیدش دوستی، عشق و خوشبختی را پیدا میکند.
- مدت زمان: نامشخص
-
بازیگران:
آن، دختر یازدهسالهی یتیم، به خانهی خانوادهی جدیدش میرود، اما خیلی زود متوجه میشود که آنها انتظار داشتند یک پسر را به فرزندی بگیرند....
«آن» از زندگی تازهاش در گرین گیبلز شادمان است، اما سخنان نامهربانانهی خانم لیند باعث درگیری تندی میان آنها میشود....
آن با هیجان در انتظار اولین پیکنیک زندگیاش است، اما گم شدن یک سنجاق سینه، رؤیاهایش را به خطر میاندازد....
آن شرلی دایانا را به چای دعوت میکند، اما یک اشتباه در انتخاب بطریها ممکن است این دیدار را به آخرین دیدار دوستانهی آنها تبدیل کند....
آن، که تازه دوازده ساله شده، در ماجرایی همراه با افتخار دچار اندوه میشود. متیو بر آستینهای پُفدار پافشاری میکند....
باشگاه داستاننویسی تشکیل میشود. سپس، خودبینی آن، باعث رنج و آزردگی روح میشود....
آن به شکلی ناخواسته به یک دوشیزهٔ سوسنگونِ بداقبال تبدیل میشود، و کلاس ملکه تشکیل میگردد....
فهرست قبولشدگان اعلام شده است. آن در کنسرت هتل جشن میگیرد....
آن، دانشآموز مدرسهٔ کوئینز میشود و زمستان را در آنجا میگذراند، در پی شکوه و رؤیایش....
پس از آنکه دروگری به نام مرگ زندگی آن را لمس میکند، آن در پیچ مسیر زندگیاش قرار میگیرد....
«آن» تبدیل به یک معلم مدرسهی تمامعیار میشود و با انواع و اقسام مردان و زنان روبرو میشود....
ماریلا دوقلوها را به فرزندی قبول میکند و یکی از آنها، دیوی، به دنبال شهرت و محبوبیت میرود....
بعد از یک فصل از اتفاقات، آن به آرزویش به شکلی که اغلب اتفاق میافتد، میرسد....
هیچ وقت برای آمدن شاهزاده واقعی و پرنسس واقعی دیر نیست...
سایه تغییر، با رفتن آن به کالج ردموند، به سلام و خداحافظیها منجر میشود....
بعد از نامههایی از خانه و یک روز در پارک، آن دوباره به خانه میرود و اولین خواستگاریاش را دریافت میکند....
آن با یک معشوق ناخواسته و یک دوست صمیمی سر و کله میزند، به خانه پتی میرود و گلهای رز دیروز را پیدا میکند....
آن «کفاره آوریل» را مینویسد و یک دوست قدیمی احضاریهای دریافت میکند که نمیتوان از آن فرار کرد....
روابط بهبود مییابد، گیلبرت صحبت میکند و بهار و آن به گرین گیبلز بازمیگردند....
جوناس وارد میشود، شاهزادهی جذاب وارد میشود، کریستین وارد میشود....
پس از گفتگوهای محرمانهی دوطرفه، «آن» یک شب از ماه ژوئن را در گرین گیبلز میگذراند و در عروسی دایانا شرکت میکند....
آن و دوستانش دعوت گاردنرها را دریافت میکنند و به طور کامل لیسانس میگیرند....
آن برای اولین بار مقالهای درباره برابری زنان مینویسد و بدون کسب اجازه از خانم استیسی، آن را در روزنامه مدرسه منتشر میکند. این اقدام باعث میشود که جوسی پای از او ناراحت شود و هیئت شهر تصمیم میگیرد آن را از نوشتن در روزنامه مدرسه منع کند و...
ارسال دیدگاه