Earth Abides
طاعونی مرگبار و بیسابقه جهان را به زانو درمیآورد و انسانها تقریباً بهطور کامل نابود میشوند. با فروپاشی تدریجی تمدن، تنها چند بازمانده پراکنده باقی میمانند که در دنیایی ویران شده برای بقا تلاش کنند.
ایش، یک زمینشناس جوان و منزوی، به سختی از نیش مار جان سالم به در میبرد. پس از یک دوره کما، به نزدیکترین شهر میرود اما با اجساد مرده روبهرو میشود. او از سانفرانسیسکو تا لاسوگاس به دنبال بازماندگان میگردد. آیا کسی دیگری باقی مانده است؟...
ایش یک بازمانده پیدا میکند، اِما. جرقهای میانشان شکل میگیرد. آیا این واقعی است یا فقط به این دلیل است که آنها آخرین انسانهای روی زمین هستند؟ طبیعت بیرحم است. موشها شهر سن لوپو را دچار...
مقیمان جدیدی به نامهای جورج و مورین و دختری گنگ و مرموز به نام اوی وارد میشوند. افراد دیگری مانند مولی، ژان، ازرا و رفی کوچک نیز میآیند. ایش به آنها اعتماد ندارد، اما اما آنها را به خانه دعوت میکند. طوفانی شدید سان لوپو را به شدت ضربه میزند...
خشکسالی به سان لوپو ضربه میزند. گروهی کوچنشین به رهبری چارلی به آنجا میآید. آنها میدانند چگونه آب پیدا کنند و قصد دارند معامله کنند. ایش شک دارد، اما تصمیم میگیرد کمک را بپذیرد. آنها به آب میرسند. اما شاید معامله برای چارلی کافی نباشد......
سان لوپو باید تصمیم بگیرد که چگونه باید شرارت را مجازات کند. اما آیا چارلی و مردمش قضاوت آنها را خواهند پذیرفت؟ ویروس باز میگردد. جویی بیمار میشود و ایش احساس میکند آینده بشریت در تعادل است....
سان لوپو برای بقا در برابر ویروس مبارزه میکند. ایش متوجه میشود که پاسخهای آینده بشریت ممکن است در کتابهایش نباشد. در همین زمان، ایش پروژه مخفی جویی را پیدا میکند. شاید کسان دیگری هم در این دنیای پر از خطر وجود داشته باشند. جویی ممکن است...
ارسال دیدگاه