

در میانهی آشوب جهانی، «مکس» که تازه از زندان آزاد شده، به والدینش در یک پناهگاه لوکس میپیوندد. آنجا، رویارویی غیرمنتظرهای او را با تاریکترین گذشتهاش مواجه میسازد....

در حالیکه تیم موفقیتش را جشن میگیرد، همه نسبت به روند ماجرا احساس آسودگی ندارند. «رافا» از افشاگریهای «فریدا» در بهت فرو میرود....

«مینروا» شوکهشده در برابر تیمی قرار میگیرد که برای یافتن پاسخها تردید دارد. «آسیا» که از دیدن ویدئوهای «مکس» دچار تردید شده، تصمیمی عجولانه میگیرد اما بعدها از آن پشیمان میشود....

در یک بحران پزشکی، آسیا تنها کسی است که میتواند کمک کند. ویکتوریا با فرستادن سیگنالهای هشدار، از یک حواسپرتی استقبال میکند. فوریت یک تماس تلفنی افزایش مییابد....

با افزایش فشارها، مینروا قبل از واگذاری یک ماموریت پرخطر، دست به یک قمار بزرگ میزند. میمی که نمیتواند گیلرمو را پیدا کند، به فریدا و ویکتوریا روی میآورد....

آسیا با احساسات واقعی خود کنار میآید. مکس در حالی که مینروا برای اجرای مرحله سوم در پناهگاه آماده میشود، با او روبرو میشود. میمی علائم نگرانکنندهای از خود نشان میدهد....
ارسال دیدگاه