
یک خیاط حرفه ای معروف پس از سفر به زادگاهش به رازی پنهانی پی می برد و سپس به استانبول باز می گردد. در این میان، بهترین دوستش سعی دارد تا......

پس از اینکه اسوت فرار می کند، دیمیتری برای دریافت کمک به سراغ پیامی می رود. در ادامه، سولون اصرار می کند تا......

تنش ها بین دو اعضای خانواده در خانه پیامی به اوج خود می رسد. در این بین، فیروزه باعث ایجاد مشکلی برای پیامی می شود که......

پس از اینکه اوست دوباره فرار می کند، دیمیتری از دست فرخ عصبانی می شود. در ادامه، فیروزه درخواست سولون را قبول می کند و......

شک و تردیدهای دیمیتری باعث می شود پیامی در موقعیت سختی قرار بگیرد. این در حالی است که اتفاقی بین فیروزه و پیامی رخ می دهد و......

پس از اینکه سولون با لیا صحبت می کند، از صحت شک و تردیدهایی که نسبت به فیروزه دارد مطمئن می شود و......

اسوت به هویت مخفی پیامی پی می برد و دیمیتری تصمیم می گیرد به خانه پیامی برود. اتفاقی بزرگ و غیرمنتظره در راه است و......

پیامی تلاش می کند تا همه چیز را فراموش کند و به عروسی دیمیتری و اسوت برود اما زمانی که مراسم شروع می شود، پیامی ناپدید می شود و......

پیامی برای وقت گذراندن با جمره یک قرار ملاقات مهم را از دست می دهد. پیامی و اسوت با یکدیگر مشاجره می کند و فاجعه ای رخ می دهد و......

پیامی برای تحویل مجموعه جدید خود تحت فشار قرار می گیرد و آری تهدید می کند که دیمیتری را به جای او استخدام خواهد کرد. دیمیتری بدون توجه به نظرات اسوت عمل می کند و......

دیمیتری اطلاعاتی که از والدین اسوت به دست آورده را به آری می گوید. در همین هنگام، یکی از نیروهای خدماتی شرکت به پیامی کمک می کند و......

پیامی به دیدن عثمان می رود و از او در مورد مادرش می پرسد. دیمیتری سر میز شام یک خبر غافلگیر کننده را اعلام می کند و کمی بعد، با صحنه شوکه کننده ای مواجه می شود و......

کومرو در حال تمیزکاری چیزی را پیدا می کند که پیامی را به یاد خاطرات خوش گذشته و پدربزرگش می اندازد. اسوت به دیدن کومرو می رود و......

پیامی که گویی جانی دوباره گرفته مشکلی تازه ایجاد می کند و دیمیتری او را مجبور می کند که با او روبرو شود. اسوت با پیامی در یک رستوران ملاقات می کند و......

دیمیتری یک شی که خاطرات دردناکی را برای او زنده می کند، نابود می کند. پیامی که حقیقت را در مورد والدینش فهمیده تصمیم جدیدی می گیرد و......

پیامی پس از یک سفر طولانی کاری به خانه باز می گردد و در مهمانی خوش آمد گویی چشمش به اسوت می افتد. در همین هنگام، دیمیتری خبر مهمی را اعلام می کند و......

پیامی چاره ای ندارد جز اینکه با اسوت برای همیشه خداحافظی کند. او با چشمانی گریان از اسوت خداحافظی می کند. این در حالی است که دیمیتری حال خوشی ندارد و......

والدین پیامی نقشه ای هوشمندانه دارند که به پیامی اجازه می دهد که زمان بیشتری برای فکر کردن داشته باشد. دیمیتری دچار سوءظن شدید شده و......

اسوت و پیامی با یکدیگر ملاقات می کنند و تصمیمات مهمی می گیرند. دیمیتری به دنبال آنها می گردد و زمانی که هیچکدام تلفن هایشان را جواب نمی دهند، مشکوک می شود و......

زمان سفر آمریکا نزدیک می شود، پیامی تلاش می کند تا با دیمیتری عصبانی مسائلش را حل کند. این در حالی است که اسوت دیگر نمی تواند دیمیتری را تحمل کند و......

آری برای یک ملاقات جدی با پسرش به مزرعه می رود. در همین هنگام، پیامی تلاش می کند تا دروغ های دیمیتری را پوشش دهد و......

پیامی و اسوت تصمیم می گیرند با دیمیتری ملاقات کنند، فضای این ملاقات متشنج و اضراب آور است. پیامی و دیمیتری راجع به کودکی شان صحبت می کنند تا اینکه......

پیامی تلاش می کند تا با اتفاق غم انگیزی که رخ داده کنار بیاید که یک پیام مرموز دریافت کرده و به مکانی که مربوط به جوانی اش است می رود و......
ارسال دیدگاه