ییرنگ، جیمز و گو-هو یک شرور دیگر را از پای درمیآورند. ناگهان، گو-هو اعلام میکند که بازی کلاهبرداری را ترک میکند و از تیم جدا میشود....
یی-رانگ و گو-هو برای انتقام از جیمز که در کما است، به فیلیپین میروند. تائه-سو راه خشکی و دریا را مسدود کرده است. تنها شانس آنها اکنون حمله هوایی است!...
گو-هو جنبه پنهان آقای مشهور، داغترین نام در نقد هنری، را کشف میکند. اما به طرز عجیبی، یی-رانگ تمایلی به پیوستن به این کلاهبرداری ندارد....
یک نقاشی بالاخره نور روز را میبیند و در یک حراجی هرج و مرج به پا میکند. در همین حال، یی-رانگ به تنهایی فرار میکند و ردی از یک خاطرهی مدفون را دنبال میکند....
زنی آشنا در مقابل جیمز رسوا شده ظاهر میشود. در همین حال، این سه نفر از یک اینفلوئنسر محبوب کمک میگیرند تا گیل بیوتی، ملکهی دعاوی حقوقی، را مجازات کند....
داستان غمانگیز اون-نیون و بیگ ناگین آشکار میشود. چیزی توجه گیل بیوتی را جلب میکند و او را به روستایی هدایت میکند که مردم محلی در آن یک چیز مشترک دارند....
این سه نفر از هم جدا میشوند و هر کدام به زندگی خودشان ادامه میدهند. یی-رانگ دلش برای جیمز و گو-هو تنگ شده، اما همچنان نقشه میکشد که به تنهایی به کانگ یو-سئوپ برسد....
این سه نفر، یو-سئوپ را به ضیافت نهایی میکشانند. اما گو-هو تیر میخورد و یی-رانگ و جیمز اسیر میشوند. الهه پیروزی به چه کسی لبخند خواهد زد؟...
ارسال دیدگاه