
آنتون که از پیدا شدن دامپزشک جدید توسط همسایههای قدیمیاش خشمگین است، کاواندا را رها میکند تا ثابت کند جایگزینش یک کلاهبردار است - آن هم درست در آستانه یک مسابقه بزرگ سگهای پودل....

آنتون با اضطراب دست و پنجه نرم میکند - اضطرابی که کشاورزان فاسد، روابط تیره و تار با سابلا، دوست پسر جدید اوخیا... یا یک موش آزمایشگاهی باردار، کمکی به آن نمیکنند....

آنتون که از زندگی در کاواندا خسته شده، به تغییر موضع اخلاقی خود و بازگشت به زندگی مزرعه فکر میکند - اما ابتدا باید نونو را متقاعد کند که جای او را بگیرد....
ارسال دیدگاه