This City Is Ours
مایکل تمام دوران بزرگسالی خود را در دنیای جرم و جنایت سازمانیافته سپری کرده و برای دوستش رانی، که رهبر یک باند است، کار میکند. اما زمانی که رانی صحبت از بازنشستگی به میان میآورد، مایکل نیز برای اولین بار در زندگیاش شروع به تصور زندگیای متفاوت میکند. زیرا برای نخستین بار، مایکل...
مایکل و دایانا در تلاش برای بچهدار شدن هستند. در همین حال، امپراتوری جنایی مایکل با خیانتی غیرمنتظره از درون مواجه میشود، پس از آنکه محمولهای از کوکائین کلمبیایی توقیف میشود....
در حالی که رانی و جیمی به یکدیگر نزدیکتر میشوند، مایکل احساس میکند که در حال کنار گذاشته شدن است. با بالا گرفتن تنشها، او تصمیمی بزرگ میگیرد....
پس از مرگی تکاندهنده، اوضاع به آشوب کشیده میشود. مایکل کنترل اوضاع را به دست میگیرد و اعضای باند تصمیم میگیرند که جسد را مخفیانه به لیورپول منتقل کنند. در طول سفر با کشتی، فضای تنش و سوءظن بر همه حاکم است....
در لیورپول، تنشها افزایش مییابد وقتی که مایکل رهبری را بر عهده میگیرد. در همین حال، آیویاف دیانا و مایکل موفقیتآمیز است....
یک بازیکن غیرمنتظره برای گروه مشکل ایجاد میکند. دیانا میخواهد در مورد گذشتهاش با مایکل صادق باشد....
مایکل و جیمی بر سر رهبری گروه، به یک مبارزه "برنده همهچیز را میبرد" رضایت میدهند، در حالیکه دایانا که ناامید شده، به مرز تحمل خود رسیده است....
رقابت میان مایکل و جیمی به اوج میرسد و همین باعث میشود مایکل در زندگیاش تجدید نظر کند....
با وجود تلاشهای مایکل برای کنارهگیری، جیمی همچنان به او مشکوک است. او مسیر خودش را میرود و این سرکشی، به نبرد نهاییای پرهیجان منتهی میشود....
ارسال دیدگاه