Snowpiercer
بیش از هفت سال پس از تبدیل شدن جهان به یک زمین بایر یخ زده، بقایای بشریت در قطاری غولپیکر و دائماً در حال حرکت زندگی میکنند که با جنگ طبقاتی، بیعدالتی اجتماعی و سیاست بقا، سراسر جهان را میچرخاند.
در حالی که ویلفورد در قطار یخی خود بر حکومت خود تأکید می کند، قطار دزدان دریایی لیتون به جستجوی خطرناک خود برای نقاط گرم ادامه می دهد و با چیزی کاملاً غیرمنتظره روبرو می شود....
در حالی که ویلفورد سعی در بالا بردن روحیه دارد، لیتون به شکار می رود. نیروی مقاومت متوجه خطری می شود که می تواند هر چه بافته اند را پنبه کند....
یک بازی موش و گربه بین لیتون و ویلفورد برای برتری گرفتن سر میگیرد....
بالاخره الکس با نماد ولدی اش به عنوان مانعی در سر راهش برخورد میکند که به کشف یه گذشته دردناک میانجامد....
یک سری حملات تروریستی ممکن است روز بزرگ لیتن و زارا را بر هم بزنند....
همانطور که بمب افکن فاش می شود، لیتون قبل از برقراری تماس غیرقابل برگشت با تصمیمات گذشته خود کنار می آید....
لیتن متوجه میشود که بعضی رویاها دست نیافتنی اند در حالی که بقیه مسافرین با تغییر حالت لیتن کنار میآیند. ویلفرد یک اکتشاف گیج کننده انجام میدهد....
وقتی که قطار مسیر دیگری را به جای نیو ایدن بر میگزیند، یه حادثه طبیعی جان همه مسافرین را به خطر میاندازد....
با جمع شدن دوستان، یک پارتی در قطار به راه میافتد. اما بالاخره با فاش شدن حقیقت، اتحادها آزموده میشوند....
با درگیری دشمنان قدیمی همه چیز وارد یک بحران می شود و نیو ایدن هم در وسط این ماجرا است....
نه ماه پس از جدایی Snowpiercer و Big Alice، تیل و بن با دشمنان پیشبینی نشدهای روبرو میشوند که ملانی آنها را برای یک ماموریت شناسایی از قطار پیاده میکند. در همین حال، ساکنان نیو ادن با زمانهای نامشخص و دشمنان ناشناخته روبرو هستند...
میلیوس و جوخه حیواناتش به قطار حمله می کنند. ملانی متوجه می شود که چیزی اشتباه است و درهای طاق را به روی موتور می بندد. زمانی که جان بن به خطر می افتد، ملانی موتور را تسلیم می کند....
لیتون خواستار استفاده از آلیس بزرگ برای نجات لیانا شد. روث که اکنون شهردار نیو ادن است، امتناع می کند زیرا منبع برق شهر است. Layton راه حلی برای Javi Jury-Rig می سازد و سه هفته به آنها برق می دهد....
آلیس بزرگ به یخ شکن می رسد. میلیوس آنها را رادیویی می کند و لیتون را دعوت می کند. لیتون و جوزی با احساس تله به یخ شکن یورش می برند. نیما نگران است که لیتون گاز گرفته شود و تلاش می کند تا ماشین گلخانه ای را خلع سلاح کند....
لیتون این معامله را می شنود: لیانا برای بیگ آلیس. او موافقت می کند و قطارها در سیلو پهلو می گیرند. در حالی که لیتون، بن، تیل، روث و الکس در یک اتاق نگهداری غذا می خورند، جوزی به هد وود برده می شود. میلیوس شریک جنایی خود را معرفی می کند: ویلفورد....
نیما برای آزمایش های خود به نمونه های بیشتری نیاز دارد، بنابراین میلیوس ویلفورد و سربازان را برای جمع آوری می فرستد. میلیوس به طور خصوصی به ولف می گوید که ویلفورد را بکشد. لیتون در یک طبقه متروکه از خواب بیدار می شود و انسان ها با زخم های گاز سمی به او...
لیتون میآموزد که چه کسی مسئول آزمایشهای جوزی و لیانا بوده است، قبل از اینکه بفهمد چه کسی دنیا را منجمد کرده است. آلیس بزرگ به نیو ادن نزدیک می شود اما نمی تواند از پل انفجاری عبور کند....
آلیس بزرگ به نیو ادن میکشد. لیتون، جوزی، و لیانا در وسط ناکجاآباد نشستهاند و وقتی یک سرباز نقابدار ظاهر میشود، یخ میزنند. الکس خود را در خطر می بیند....
الکس کامپیوتر سوئیچ مسیر را خراب می کند و با کمک لیتون به تالار شهر می گریزد. تای آس را از دست می دهد و از تفنگ تک تیرانداز خود برای نجات لیتون و الکس از دست موش استفاده می کند. ملانی هویت پدر بیولوژیکی الکس را فاش می کند....
نیما به Snowpiercer می رود. وقتی روت دستگیر می شود، لیتون و تیلی ها به سمت بالا می جنگند. نیما سعی می کند معامله کند و به سمت اتاق کنترل راکت می دود تا سکانس پرتاب را آغاز کند، اما چه کسی سعی دارد موشک را خراب کند؟...
ارسال دیدگاه