در شبی مهتابی، نوجوانی به ظاهر معمولی به نام درو فرن متوجه تغییرات غیرعادی در خود میشود و این راز خانوادگی او را به مسیری ناشناخته میکشاند....
در حالی که یک شاهزادهی مغرور از خاندان شیرها منتظر نامزدی خود است، ویتلی با یک شاگرد جادوگر مشورت میکند و درو چیزهای بیشتری دربارهی تواناییهایش میآموزد....
عروسی که قرار است به زودی ازدواج کند، در میان شایعاتی دربارهی بازگشت یک گرگ تنها وارد قصر میشود. دوک برگن گذشتهی درو را برای او فاش میکند. شاهزاده لوکاس و لرد وانکاسکان آمادهی حمله میشوند....
فرار جسورانهی درو از براکنهولم او را به آبهای خطرناک و جنگلی نفرینشده میکشاند که همچون هزارتویی مرموز است. اما خوشبختانه، او تنها نیست....
هکتور و گرچن، درو زخمی را به خانه بازمیگردانند، جایی که او با دوستی قدیمی دیدار میکند و به سرنخی دست مییابد که ممکن است او را به استادش برساند....
دوستان برای یافتن کنت وگا به خلیج "شب همهی قدیسان" سفر میکنند. اما آیا میتوان به یک دزد دریایی اعتماد کرد؟ شاه لئوپولد، لردهای خرس را به قصر خود دعوت میکند....
کشتی گرداب به وستلند میرسد، جایی که هم دوستان و هم دشمنان در کمین هستند. با نزدیک شدن به لحظهی سرنوشتساز، ویتلی کشف مهمی انجام میدهد....
زندگی درو در خطر است، در حالی که پادشاهی برای برگزاری یک مراسم ازدواج و یک اعدام در همان روز آماده میشود. اما چرخش سرنوشت ممکن است همهچیز را تغییر دهد....
ارسال دیدگاه