
کارآگاه ارشد «کارل مورک» پس از یک حادثهی مرگبار که بهسختی از آن جان سالم به در برده، به محل کارش بازمیگردد و ریاست یک بخش جدید را بر عهده میگیرد. یک دادستان نیز با روز دشواری در دادگاه روبهروست....

وقتی کارل و دستیار جدیدش شروع به بررسی اولین پروندهی حلنشده میکنند، نمیتواند از هجوم مشکلات شخصیاش به زندگی حرفهای جلوگیری کند....

کارل و «اکرم» سفر سرنوشتساز با کشتی را بازسازی میکنند تا به جزیرهی «مور» برسند. در همین حال، «رز» ناامیدانه تلاش میکند تا خود را شایستهی پیوستن به این بخش نشان دهد....

رز به جزیره میرود تا حقیقتی را کشف کند که از دید کارل پنهان مانده بود. اکرم یادداشتی پیدا میکند که مسیر تحقیقات را به کلی تغییر میدهد....

ناپدید شدن دادستان با یک مرگ مرتبط میشود. درگیری در دفتر روزنامه باعث میشود نام کارل در تیتر اخبار قرار گیرد و «مویرا» به رواندرمانگر مراجعه کند....

پلیس مظنونی را در ارتباط با تیراندازی در پارک «لیث» بازداشت میکند. کارل دوباره به صحنهی جرم بازمیگردد، اما بار دیگر در انظار عمومی کنترلش را از دست میدهد....

کارل اتهامات خطرناکی را علیه چند مرد قدرتمند مطرح میکند، در حالی که رز با رویکردی تازه سعی میکند اطلاعات بیشتری درباره سم هایگ به دست آورد....

آدمربایان به قربانیشان سرنخی میدهند در حالی که از او جواب سؤالشان را میخواهند. بخش Q به حل معمای خود نزدیکتر میشود....

یک ضبط صدا کهن کمک میکند همه سرنخها کنار هم قرار بگیرند. اما با افزایش فشار — داخل و بیرون اتاق — آیا کارل میتواند به موقع برسد؟...
ارسال دیدگاه