جولیا، یک آدم‌کش بازنشسته، و پسرش ادوارد که رابطه‌ای پرتنش با یکدیگر دارند، ناچار می‌شوند برای زنده‌ماندن با هم همکاری کنند؛ و این همکاری، رابطه پر از اشکال آن‌ها را تا مرز فروپاشی می‌برد....

جولیا و ادوارد باید هویت واقعی خود را پنهان نگه دارند و گذشته جولیا را از میزبانان جدیدشان مخفی کنند؛ اما ورود غیرمنتظره‌ی فردی تازه، اوضاع را پیچیده‌تر می‌کند....

بین این گروه اختلاف ایجاد می‌شود، اما پاسخ‌ها نزدیک به هم هستند و آنها باید با نزدیک شدن خطر و تهدید جانشان، به راه خود ادامه دهند....

در سراسر اروپا، اخبار مربوط به فاجعه‌ای که جولی و ادوارد در جزیره شاهد آن بودند، منتشر می‌شود و آنها هدف تعقیب و گریز پلیس قرار می‌گیرند....

کم‌کم همه چیز برای جولیا روشن می‌شود — آیا او می‌داند چه کسی پشت این زنجیره فاجعه‌بار از اتفاقات است؟...

بالاخره برای جولی قطعات پازل سر جای خودشان قرار می‌گیرند - آیا او می‌داند چه کسی ممکن است مسئول این سلسله وقایع فاجعه‌بار باشد؟...

همزمان با نزدیک شدن به رویارویی نهایی و پرهیجان، حقایق تکان‌دهنده‌ای برای ادوارد فاش می‌شود که باعث می‌شود نسبت به تمام چیزهایی که درباره زندگی‌اش می‌دانست، شک کند....