بر اساس وبتونِ همنام، داستان درباره اتفاقاتی است که زمانی رخ میدهد که شخصیت زن و مرد اصلی در اوایل دهه ۲۰۰۰ در یک بازی با یکدیگر آشنا میشوند، عشقی بین آنها شکل میگیرد و سپس در دنیای واقعی با هم ملاقات میکنند....
بر اساس وبتونِ همنام، داستان درباره اتفاقاتی است که زمانی رخ میدهد که شخصیت زن و مرد اصلی در اوایل دهه ۲۰۰۰ در یک بازی با یکدیگر آشنا میشوند، عشقی بین آنها شکل میگیرد و سپس در دنیای واقعی با هم ملاقات میکنند....
یک پروژه نوسازی بزرگ برای فروشگاه یونگسونگ در حال اجراست که توسط جو-یون رهبری میشود. جو-یون و سو-جونگ هنگام همکاری با یکدیگر، به هم نزدیکتر میشوند. با درک بیشتر سو-جونگ از جو-یون، قلب او نیز آرامآرام به روی او باز میشود. اما اتفاقی رخ میدهد که......
در نهایت، "اتاق مخفی" باز می شود. سو جونگ ناگهان از جو یون کمک دریافت می کند. ظاهر جدید جو یون باعث خنده اش می شود... در همین حال، شین وون به خاطر هاجین کاری را انجام می دهد که قبلا هرگز انجام نداده بود....
ها-جین شاهد دیدار سو-جونگ و جو-یون با یکدیگر است. آنها باید پیش از آنکه از هویت یکدیگر باخبر شوند، از هم جدا شوند. عملیات خرابکارانه ها-جین حتی شین-وون را هم درگیر میکند! از طرفی، جو-یون دچار سوءتفاهم شده و فکر میکند که سو-جونگ به شین-وون علاقه دارد......
چرا اصلاً آنها یکدیگر را بوسیدند؟ سو-جونگ از اتفاقی که شب گذشته افتاده، حسابی دستپاچه شده است. او تصور میکند که جو-یون یا اعتراف خواهد کرد یا توضیحی میدهد، اما جو-یون سکوت میکند. سو-جونگ که ناراحت شده، تصمیم میگیرد با ها-جین به یک قرار ملاقات برود....
جویون احساسات خود را نسبت به سوجونگ پنهان نمیکند، اما سوجونگ به دلیل ترسی که از مردان جوانتر دارد، او را پس میزند. در همین حال، جویون در آستانه گرفتار شدن توسط هیوسئون است....
در نهایت، سوجونگ و جویون به احساسات یکدیگر اعتراف میکنند و عشق پنهانی و هیجانانگیز آنها آغاز میشود. عشقی که باید از همه مخفی بماند، اما آنها از اینکه کنار هم هستند خوشحالاند... این حس شوم دیگر چیست؟ در همین حال، شینوون......
توتفرنگی و اژدهای شعلهی سیاه دوباره با هم روبهرو میشوند. با زنده شدن زخمهای گذشته، درگیری بین "سو-جونگ" و "جو-یون" شدت میگیرد. به نظر میرسد که این پایان راه است... اما اوضاع بدتر میشود وقتی که یک رسوایی بین آن دو رخ میدهد....
جو-یون اخراج میشود. در نهایت، "هیو-سون" او را رها میکند و او تنها میماند. "سو-جونگ" بحران پیش رویش را پنهان کرده و تمام تلاشش را برای "جو-یون" به کار میگیرد. در همین حین، همسر سابق "ها-جین" برای دیدنش بازمیگردد....
سو-جونگ که تنها زندگی میکرد، همه چیز را به دوش میکشید تا مورد پذیرش قرار بگیرد و نادیده گرفته نشود. جو-یون که حتی در حالی که خود را پنهان میکرد، آرزو داشت مورد محبت مادربزرگش قرار...
سو-جونگ که تنها زندگی میکرد، همه چیز را به دوش میکشید تا مورد پذیرش قرار بگیرد و نادیده گرفته نشود. جو-یون که حتی در حالی که خود را پنهان میکرد، آرزو داشت مورد محبت مادربزرگش قرار...
ارسال دیدگاه