
رینتارو هنگام کمک به شیرینیپزی خانوادهاش، با کائوروکو آشنا میشود. رینتارو نگران است که ظاهرش کائوروکو را ترسانده باشد - اما کائوروکو روز بعد برای دیدن او برمیگردد....

تنش بین دو مدرسه در جریان آشوبی که در دروازههای چیدوری رخ میدهد، بالا میگیرد. کمی بعد، رینتارو یک مهمان غافلگیرکننده را در شیرینیفروشی میبیند که منتظر اوست....

رینتارو و شوهی که ناامیدانه به دنبال بهبود نمرات خود هستند، خود را در کتابخانه جا میدهند. در آنجا، رینتارو به طور اتفاقی با کائوروکو روبرو میشود، اما لحظهی عاشقانهی آنها مختل میشود....

اگرچه رینتارو در طول جلسه مطالعهشان با کائوروکو راحتتر میشود، اما با مخالفت غیرمنتظره و شدیدی در برابر پیوند رو به رشدشان روبرو میشود....

وقتی دوستان رینتارو یادداشتی از کائوروکو را که در دفترچهاش پنهان شده بود پیدا میکنند، فشارها بیشتر میشود. ساکو از سکوت رینتارو ناامید میشود....

قسمت ۶...

قسمت ۷...

با وجود این شرایط ناخوشایند، رینتارو موفق میشود دوستانش را به دخترها معرفی کند. بعداً، کائوروکو پیشنهاد جسورانهای در مورد چگونگی جبران زحمات رینتارو ارائه میدهد....

در حالی که رینتارو با احساسات درهمتنیدهاش در مورد کائوروکو دست و پنجه نرم میکند، دوستانش را به خانهاش دعوت میکند - اما دو مهمان غیرمنتظره اوضاع را به هم میریزند....

برای آماده شدن برای فینال، شش دانشآموز چیدوری و کیکیو یک جلسه مطالعه مشترک برگزار میکنند. بعداً، شوهی نظر تندی در مورد رینتارو میدهد....

دو هفتهی دیگر تولد کائروکو است و رینتارو تا وقتی که مادرش نصیحت ارزشمندی نکند، از انتخاب هدیه مطمئن نیست. آیا او میتواند کیک مناسبی برای مادرش بپزد؟...

در حالی که همه در ساحل مشغول خوشگذرانی هستند، سوبارو افسرده به نظر میرسد. وقتی او را تشویق میکنند، نگرانیهایش را آشکار میکند و از چهار پسر چیدوری درخواستی میکند....
ارسال دیدگاه